مفهوم قوی سیاه در بازارهای مالی

قوی سیاه (Black Swan)؛ حتماً شما هم تا به امروز حداقل یک بار به باغ وحش رفته‌اید یا اینکه در مستندهای مربوط به حیات وحش، قوها را مشاهده کرده‌اید. موجوداتی سفید، جذاب و با شکوه که در بسیاری از فرهنگ‌ها با خوش‌یمنی شناخته می‌شوند؛ اما تا به امروز یک قوی سیاه دیده‌اید؟

بیشتر مردم تصور می‌کنند که تمام قوهای دنیا به رنگ سفید هستند، ولی در موارد بسیار نادر، می‌توانید قوهایی را پیدا کنید که دارای رنگ‌هایی شبیه به خاکستری یا حتی سیاه هستند. شاید شما در نگاه اول به این قوها، با خود تصور کنید که چه قوهای زیبایی هستند، اما فعالان دنیای اقتصاد با شنیدن نام قو سیاه، به شدت به هراس می‌افتند.

با گشت و گذار در بازارهای مالی‌، متوجه خواهید شد که هر چند وقت یک بار بحرانی جدی وارد این بازارها خواهد شد و کمتر کسی را می‌توانید پیدا کنید که توانایی پیش‌بینی آن‌ها را داشته باشد. این بحران‌ها معمولاً اتفاقات بزرگی مانند به هم ریختگی بازارهای مالی، هک شدن بازارهای بورس، ورشکسته شدن شرکت‌های بزرگ سرمایه‌گذاری در کمتر از چند روز و مواردی از این دست هستند که در بیشتر موارد باعث می‌شوند تا قیمت‌ها به شدت افت کنند.

اما در این زمان‌ها باید چه واکنشی نشان داد؟ آیا می‌توان از وقوع چنین بحران‌هایی که بیشتر با نام قوی سیاه شناخته می‌شوند جلوگیری کرد؟ آیا شرکت‌های سرمایه‌گذاری و بورسی برای این بحران‌ها آماده هستند؟ ما قصد داریم که در این مقاله به صورتی کامل به این سوالات پاسخ دهیم و در ادامه با بررسی چندین نمونه از بزرگ‌ترین بحران‌های بزرگی که به بازارهای سرمایه سنگین‌ترین ضربات را وارد کردند، این ابزار را در اختیار شما قرار دهیم تا در صورت وقوع چنین بحران‌هایی، بهترین تصمیم ممکن را اتخاذ کنید؛ پس با ما همراه باشید.

رویداد قوی سیاه در بازارهای مالی
رویداد قوی سیاه در بازارهای مالی

نظریه قوی سیاه چیست؟

برای درک بهتر نظریه قوی سیاه، ابتدا باید با سال ۱۶۷۰ برویم؛ زمانی که یک تیم از کاشفان اهل هلند برای اولین بار با پدیده‌ای عجیب و بسیار کمیاب مواجه شدند. این تیم طی بررسی‌های خود به اولین قوی سیاهی برخورد کردند که در طول تاریخ دیده شده بود. همان‌طور که در قسمت مقدمه هم به این موضوع اشاره کردیم، بسیاری از مردم تا به آن روز عقیده داشتند که قوهای تمام دنیا تنها به رنگ سفید هستند و کشف این تیم هلندی، مهر باطلی بر تمام تصورات آن‌ها بود.

بعد از این کشف بود که قوی سیاه وارد ادبیات سراسر دنیا شد و بسیاری از افراد مشهور در زمینه‌های متعددی شروع به نوشتن کتاب‌های گوناگونی کردند. اولین کسی که به این پدیده به صورتی کامل اشاره کرد و آن را به صورت یک کتاب درآورد، نسیم نیکلاس طالب (Nassim Nicholas Taleb) بود. این نویسنده که ریاضیدان و تحلیلگر حرفه‌ای فعال در بازارهای مالی بود، در سال ۲۰۰۷ و با انتشار کتابی با نام The Black Swan: The Impact of Highly Improbable به خوبی نشان داد که نقاط پرت آماری می‌توانند چه تاثیری بر اقتصاد داشته باشند.

او با این ایده که مردم تا قبل از سال ۱۶۷۰ تصور می‌کردند که تنها قوهای سفید در دنیا وجود دارند و با پیدا شدن قوی سیاه شوک بزرگی به آن‌ها وارد شده بود، به هر موضوع دیگری هم می‌توانیم این موضوع را بسط دهیم. او همچنین به خوبی نشان داد که تصورات افراد عادی جامعه چگونه می‌تواند به غافل‌گیری آن‌ها در زمان وقوع بحران‌ها منجر شود و حتی برخی از سرمایه‌گذاران در سراسر دنیا با استفاده از استدلال‌های غلط قدیمی، قسمت بزرگی از سرمایه خود را از دست می‌دهند. زمانی هم که این سرمایه‌گذاران به خودشان می‌آیند، دیگر کار از کار گذشته و نمی‌توان چیزی را درست کرد.

حالا با این توضیحات، سراغ تعریف نظریه قوی سیاه می‌رویم. کل نظریه قوی سیاه، حول محور احتمال وقوع حوادث از پیش تعیین‌نشده‌ای می‌چرخد که هیچ کسی در دنیا توانایی پیش‌بینی آن‌ها را ندارد. پس از وقوع هر پدیده قوی سیاهی در دنیا، بسیاری از مردم به دنبال توجیه آن هستند، اما متاسفانه نمی‌توان برای آن دلیل قانع‌کننده و خوبی پیدا کرد.

از نظریه قوی سیاه بیشتر در بازارهای مالی استفاده می‌شود و گویای این موضوع است که این رویدادها به صورتی کامل با تمام پدیده‌هایی که تا به آن روز دیده‌ایم، متفاوتند. وقتی که ما می‌گوییم که فلان بحران در بازارهای مالی یک قوی سیاه بود، یعنی عواقب آن بحران به شدت سخت و حتی در بعضی از موارد، به هیچ عنوان قابل جبران نیستند.

شاید با این توضیحات در ذهن شما اتفاقات بزرگی مانند جنگ‌ها بیاید؛ اما باید بگوییم که ورشکسته شدن شرکت‌های بزرگ مالی، حملات سایبری، تعطیل شدن بازارهای بورس به دلیل اعتصابات گسترده و مواردی از این دست هم می‌توانن منجر به وقوع حوادث قوی سیاه شوند.

تعریف تئوری قوی سیاه به زبان ساده
تعریف تئوری قوی سیاه به زبان ساده

نظریه قوی خاکستری چیست؟

تا اینجا به صورتی کامل با نظریه قوی سیاه آشنا شدیم؛ اما بد نیست بدانید که ما نظریه دیگری تحت عنوان نظریه قوی خاکستری هم داریم. در نظریه قوی سیاه به این موضوع اشاره کردیم که تقریبا هیچ کسی در دنیا توانایی پیش‌بینی چنین حوادثی را ندارد و تازه بعد از وقوع آن‌ها متوجه می‌شوند؛ اما بعضی از حوادث و اتفاقات هم وجود دارند که قبل از وقوع، می‌توان تا حدودی آن‌ها پیش‌بینی و از ضررهای احتمالی پیشگیری کرد. در بازارهای مالی به چنین حوادثی قوی خاکستری گفته می‌شود.

نظریه قوی خاکستری به این موضوع اشاره دارد که احتمال وقوع برخی از حوادث فاجعه‌بار برای بازارهای مالی بسیار کم است، اما در صورت وقوع می‌تواند شک بسیار بزرگی به بازار وارد کند. یکی از بهترین نمونه‌های این موضوع، افزایش دمای زمین است. شاید در نگاه اول موضوع مهمی به نظر نرسد؛ اما اگر دقیق‌تر به این موضوع نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد افزایش دمای زمین قطعه اول یک دومینو است که در نهایت می‌تواند به نابود شدن بازارهای مالی منجر شود.

نظریه قوی سفید چیست؟

تا اینجا به صورتی کامل با نظریه‌های قوی سیاه و خاکستری آشنا و متوجه شدیم که در صورت وقوع هر کدام از حوادث گفته شده، ضربه‌های سنگینی به بازارهای مالی و زندگی افراد مختلف در سراسر دنیا وارد می‌شود؛ اما بد نیست بدانید که در کنار این نظریه‌‌ها، یک نظریه دیگر با نام قوی سفید هم وجود دارد.

نظریه قوی سفید به حوادثی اشاره دارد که زندگی تعداد اندکی از افراد و گروه‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و پیش‌بینی و پیشگیری از آن‌ها بسیار آسان‌تر از دو نوع حادثه دیگر است. با گشت و گذاری در اخبار، می‌توانید متوجه شوید که به صورت روزانه در سراسر جهان چنین حوادثی رخ می‌دهند و نمونه‌های بسیار خوبی وجود دارند که با درس گرفتن از آن‌ها، هم می‌توان از این حوادث جلوگیری کرد و هم به نوعی برای حوادث قوی خاکستری آماده شد. در پرانتز بد نیست به این موضوع هم اشاره‌ای داشته باشیم که هنوز هیچ راهی برای مقابله با حوادث قوی سیاه وجود ندارد و باید برای این موضوع تا حد زیادی به مدل‌های هوش مصنوعی پیشرفته و همچنین ابر رایانه‌های متوسل شویم.

سرمایه‌گذاری را شروع کنید

برای مشاوره و دریافت بهترین راهکارهای سرمایه‌گذاری، با ما تماس بگیرید.

42548(021) داخلی 3

حوادث قوی سیاه چه ویژگی‌هایی دارند؟

در قسمت‌های قبلی به صورتی کامل به حوادث قوی سیاه، خاکستری و سفید اشاره کردیم و با توجه به این موضوع، می‌توانیم به این نتیجه برسیم که نمی‌توان به تمام حوادث بزرگی که رخ می‌دهند، لقب حادثه قوی سیاه دهیم. در واقع، هر حادثه قوی سیاه دارای ویژگی‌های زیر است:

  • غیر قابل پیش‌بینی‌اند
  • تاثیری شدید دارند
  • کمیاب و نادرند

غیر قابل پیش‌بینی‌اند

غیر قابل پیش‌بینی بودن یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین ویژگی‌های حوادث قوی سیاه است. امروزه با استفاده از ابزارهای مختلف می‌توان تا حد بسیار زیادی تمام حوادث دنیا را پیش‌بینی و از قبل خود را برای آن‌ها آماده کرد؛ اما حوادث قوی سیاه به هیچ عنوان قابل پیش‌بینی نیستند و به صورتی کاملا ناگهانی رخ می‌دهند.

یکی از بهترین نمونه‌ها برای این موضوع، همه‌گیری ویروس کرونا در سال ۱۳۹۸ است. در این سال بود که به صورتی کاملا ناگهانی در سراسر دنیا یک ویروس شیوع پیدا کرد و باعث شد تا بازارهای مالی زیادی وارد بحران‌های عجیبی شوند. حتی در برخی از موارد این بحران‌ باعث شد تا بسیاری از افراد شغل‌های خود را از دست دهند و شرکت‌های بزرگی به مرز ورشکستگی و نابودی کشیده شوند.

تاثیری شدید دارند

ضربه‌ای که یک حادثه قوی سیاه به بدنه بازارهای مالی وارد می‌کند، بسیار شدید است و در بسیاری از موارد نمی‌توان آن را جبران کرد. حادثه ۱۱ سپتامبر، گسترش ویروس کرونا و حتی بحران مالی سال ۲۰۰۸ تاثیر شدیدی روی اقتصاد دنیا گذاشتند و حتی تا به امروز می‌توان پس لرزه‌های بحران مالی ۲۰۰۸ را احساس کرد.

کمیاب و نادرند

حوادث قوی سیاه تقریبا هر ۱۵ تا بیست سال یک‌بار رخ می‌دهند و به دنبال خود، زنجیره‌ای از اتفاقات ناگوار را به همراه دارند و همین دلیل نمی‌توانیم به راحتی چنین مواردی را پیش‌بینی کنیم. حتی الگوهای مشخصی هم ندارند که بتوان براساس آن‌ها تشخیص داد که در تاریخ مشخصی از آینده چنین اتفاقاتی رخ خواهند داد.

قوی سیاه در بورس
قوی سیاه در بورس

حوادث قوی سیاهی که ضربه‌های مهلکی به بازارهای مالی وارد کردند

تا اینجا به درک خوبی از نظریه قوی سیاه رسیدیم و متوجه شدیم که این حوادث معمولا چه ویژگی‌هایی دارند؛ حالا وقت آن رسیده تا با بیان مثال‌هایی از حوادث قوی سیاهی که در طول تاریخ رخ داده‌اند، چنین حوادثی را هم در عمل مورد بررسی قرار دهیم.

رکود بزرگ (۱۹۲۹)

سقوط وال استریت در سال 1929
سقوط وال استریت در سال 1929

سه‌شنبه سیاه (Black Thursday)؛ هر شخصی که به بازارهای مالی علاقه داشته باشد، حداقل یک بار اسم سه‌شنبه سیاه به گوش او خورده است. دقیقا در روز ۲۹ اکتبر سال ۱۹۲۹ بود که بازار سهام آمریکا سقوطی عجیب را تجربه کرد و به این صورت، دکمه شروع یکی از بزرگ‌ترین و مرگ‌بارترین رکودهای اقتصادی تاریخ بشریت زده شد. در ادامه این روند و از آنجایی که بسیاری از بازارهای سهام جهان با بازار سهام آمریکا در ارتباط بودند، کاهش ارزش بازار سهام در سطح جهانی رخ داد و اقتصاد جهانی که در آن روزگار جانی تازه پیدا کرده و در حال حرکت با بیشترین سرعت ممکن به سمت قله‌های پیشرفت بود، سقوطی بزرگ را تجربه کرد.

این رکود بزرگ تا سال ۱۹۳۳ ادامه داشت و با وجود اینکه برخی از کشورها در تلاش بودند تا این بحران را پشت‌سر بگذارند، اما جنگ جهانی دوم، نقطه پایان این رکورد برای آن‌ها بود. رکود بزرگ حتی روی تولید ناخالص کشورها در سراسر جهان تاثیری عمیق گذاشت و به صورت میانگین، باعث شد که تا ۱۵ درصد تولید ناخالص کاهش پیدا کند. در کنار آن هم نرخ بیکاری در آمریکا به ۲۵ درصد رسید و با دست به دست هم دادن این اتفاقات، تجارت جهانی تا ۵۰ درصد کاهش یافت!

هر چقدر که بیکاری و در یک جامعه بیشتر شود و تورم کاهش یابد، مردم بیشتر از گذشته به سمت کاهش هزینه‌های زندگی خود حرکت می‌کنند و به همین دلیل، دومین ضربه کاری به اقتصاد دنیا وارد شد. بد نیست که در پرانتز به این موضوع هم اشاره کنیم که هنوز هم بعد از این همه سال مشخص نیست که دقیقا به چه علت این بحران جهانی آغاز شد؛ اما برخی از کارشناسان بر این باورند که سیاست‌های فدرال رزرو آمریکا در قبال بازارهای مالی و همچنین طلا، بازار سهام را به سمت سقوط ارزش حرکت داد و در نهایت دنیا را وارد بزرگ‌ترین رکورد اقتصادی خود کرد!

بحران مالی آسیا (۱۹۹۷)

بحران مالی آسیا 1997
بحران مالی آسیا 1997

تقریباً ۶۵ سال از بزرگ‌ترین رکود اقتصادی تاریخ گذشته بود و کشورهای آسیایی در این سال بیش از ۵۰ درصد از تمامی سرمایه ورودی به اقتصادهای توسعه‌یافته را به خودشان اختصاص داده بودند که این بار ارزش بازار سهام این کشورها تا ۷۰ درصد کاهش پیدا کرد. این بحران از کشورهایی مانند کره جنوبی، اندونزی و تایلند شروع شد و رفته رفته به دیگر کشورهای جهان مانند مالزی، فیلیپین و لائوس هم رسید. حتی کشورهایی مانند ژاپن و سنگاپور که در آن زمان حرف‌های زیادی در زمینه اقتصادی داشتند هم وارد این بحران اقتصادی شدند و دومینو بحران مالی آسیا در آن به این کشورها هم رسید.

اولین کلمه کتاب درام این بحران مالی، در روز ۲ جولای ۱۹۹۷ و تصمیم دولت تایلند برای از بین بردن نرخ ثابت پول ملی این کشور با دلار آمریکا نوشته شد. دولت تایلند در آن‌ سال‌ها اعتقاد داشت که به دلیل کمبود ذخایر خارجی، انجام این کار بهترین گزینه‌ای است که در پیش رو دارند و همین تصمیم غلط باعث شد تا فروش پول ملی تایلند و به دنبال آن، دیگر کشورهای آسیای شرقی هم افزایش چشم‌گیری داشته باشد.

اوضاع تا قبل از این بحران اقتصادی بسیار عالی بود و تمامی این کشورهای آسیایی در کنار یکدیگر توانسته بودند با رشد اقتصادی خوبی که داشتند، چیزی در حدود ۱۵ درصد از تولید ناخالص دنیا را به خودشان اختصاص دهند؛ پس چه چیزی باعث شد که بازار سهام این کشورها به صورتی کاملا ناگهانی با ضربه‌ای هولناک تا مرز نابودی هم پیش برود؟

برخلاف رکود بزرگ سال ۱۹۲۹، جواب این سوال را به خوبی می‌دانیم. در اکثر کشورهای شرق آسیایی در آن سال‌ها، سفته‌بازان زیادی در حال فعالیت بودند و به واسطه نرخ بهره بالا و همچنین رشد اقتصادی سریع و فریب‌دهنده، توانستند که به سودهای زیادی در مدت زمان کوتاهی دست پیدا کنند. به همین دلیل، فاصله بین قیمت واقعی اجناس و قیمت واقعی آن‌ها روز به روز بیشتر می‌شد و دولت مجبور بود که سرمایه بیشتری را به بازار تزریق کند.

حجم بدهی‌های ذخیره‌شده کشورهای شرق آسیایی در بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ در مقایسه با تولید ناخالص آن‌ها به شکل چشم‌گیری افزایش پیدا کرد و در نهایت به بیش از ۲۰۰ درصد هم رسید. در نتیجه، ارزش پول ملی این کشورها در برابر دلار آمریکا حتی تا ۱۰۰ درصد هم کاهش پیدا کرد و به این ترتیب، ضربه مهلک دیگری به اقتصاد جهانی وارد شد.

بحران دات کام (۲۰۰۰)

حباب دات کام در ایالات متحده
حباب دات کام در ایالات متحده

سفته‌بازی یکی از اصلی‌ترین عواملی بوده که ضربه‌های جبران‌ناپذیری به بازارهای مالی وارد کرده است. نقطه اوج این سفته‌بازی زمانی بود که شرکت‌های اینترنتی در اواخر دهه‌ ۱۹۹۰ هم وارد انجام این کار شدند و در نتیجه آن حبابی در بازارهای بورسی تحت عنوان حباب اینترنت یا همان بحران دات‌کام (The dot-com bubble) شکل گرفت.

در این بحران که از روز ۱۴‌ آوریل سال ۲۰۰۰ شروع شد، شاخص نزدک کامپوزیت یا همان Nasdaq Composite برای اولین‌بار در تاریخ تا ۹ درصد کاهش داشت و با پایان یافتن هفته کاری، با ۲۵ درصد کاهش ارزش کار خود را به اتمام رساند. قبل از هر چیزی باید به این موضوع هم توجه داشته باشیم که تعداد زیادی از خانواده‌های آمریکایی در آن سال‌ها و برای اولین بار به اینترنت متصل شده بودند (براساس آمارهای منتشر شده، بیش از ۳۵ درصد از خانواده‌های آمریکایی تا پایان سال ۱۹۹۷ به اینترنت دسترسی داشتند).

استقبال خانواده‌های آمریکایی از اینترنت باعث شد که سهام آن‌ها رشد چشم‌گیری داشته باشد و به این ترتیب، اولین حرکت سرمایه‌های مربوط به سفته‌بازی به سمت شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اینترنتی آغاز شد. از طرفی دیگر هم بانک‌ها از افزایش عرضه اولیه سهام شرکت‌های نوپا به صورت عمومی سود زیادی می‌بردند و در کنار آن‌ها هم تعداد خانواده‌های آمریکایی که هر روز علاقه‌مند به استفاده از اینترنت می‌شدند، افزایش می‌یافت.

شاید فکر کنید که شرکت‌های اینترنتی سوددهی بسیار خوبی داشتند، اما سخت در اشتباهید. این شرکت‌ها به هیچ عنوان سودده نبودند و بسیاری از آن‌ها بدون کوچک‌ترین سودی، وارد فرایند افزایش عرضه اولیه سهام شرکت های نوپا به صورت عمومی شدند. در نتیجه این موضوع، تعداد زیادی از افراد به سود خوبی رسیدند و به همین دلیل، بسیاری از مردم از شغل‌های خود استعفا دادند به سمت بازارهای مالی هجوم آوردند.

در سال ۱۹۹۹، تنها ۲ شرکت اینترنتی در آمریکا وجود داشتند و به دلیل استقبال گسترده مردم از آن‌ها، تعداد آن‌ها طی ۲ سال به عدد ۱۷ رسید و نمودار رشد آن‌ها همچنان ادامه داشت. تا پایان سال ۲۰۰۰، رشد شاخص نزدک کامپوزیت تا ۴۰۰ درصد هم رسید و سود بسیار خوبی را به سهام‌داران خود داد، اما متاسفانه بعد از چند ماه، رکود اصلی آن‌ها آغاز شد و حتی شرکت‌های بزرگی مانند سیسکو را هم تحت تاثیر قرار داد.

رکود بزرگ دوم (۲۰۰۸)

بحران مالی 2007-2008
بحران مالی 2007-2008

یکی از بهترین نمونه‌ها برای این موضوع که نمی‌توان حوادث مربوط به قوی سیاه را پیش‌بینی کرد، رکود بزرگ دوم در آمریکا (Great Recession) است. در سال ۲۰۰۸ بود که جهان برای بار دوم به دلیل سیاست‌های غلط آمریکا در مورد سیاست‌‌های پولی و بانکی وارد بحران جدیدی شد. تا پیش از سال ۲۰۰۸، بسیاری از مردم سراغ ساخت و خرید مسکن با استفاده از وام‌های بانکی می‌رفتند و پس از مدتی توان پرداخت آن را نداشتند، به این ترتیب، بانک‌ها سراغ مصادره وثیقه آن‌ها می‌رفت اما یک مشکل اساسی وجود داشت.

در سال ۲۰۰۸، به صورت ناگهانی حباب بازار مسکن ترکید و قیمت خانه به کمترین میزان طی ۲۰ سال گذشته رسید و زمانی که بانک‌ها سراغ مصادره خانه می‌رفتند، به‌یک‌باره متوجه می‌شدند که ارزش وثیقه از وامی که داده‌اند، بسیار کمتر شده است. اسم قانونی که به بانک‌ها این اجازه را می‌داد تا از سپرده‌های مردم برای سرمایه‌گذاری در مشتقات مالی، مانند اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن، استفاده کند، گرام لیچ-بیلی بود که برای اولین بار در سال ۱۹۹۹ تصویب شد.

البته، ترکیدن حباب بازار مسکن در سال ۲۰۰۸ آنچنان هم ناگهانی نبود و این روند از سال ۲۰۰۶ آغاز شد و در نهایت در سال ۲۰۰۸، این بازار ضربه نهایی را چشید. دولت که در تمام این مدت شاهد بود که چگونه بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ بیمه در حال وارد شدن به فرایند ورشکستگی هستند، وارد عمل شد و با ارائه کمک‌های بسیار بزرگی به آن‌ها، تلاش کرد تا جلوی یک فروپاشی دیگر اقتصادی را بگیرد. در یکی از نمونه‌ها، فدرال رزرو آمریکا به شرکت AIG کمکی ۸۵ میلیارد دلاری را اعطا کرد تا از ورشکستگی مالی نجات یابد. براساس آخرین آمارهای منتشر شده، میزان کمک دولت آمریکا به شرکت‌ها، بانک‌ها و شرکت‌های بیمه‌ای این کشور بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار بوده است.

جمع‌بندی

ما در این مقاله به صورتی کامل به معرفی نظریه‌های قوی سیاه، خاکستری و سفید پرداختیم و به شما گفتیم که در صورت وقوع هر کدام از این بحران‌ها، چه اتفاقاتی خواهد افتاد. همچنین سراغ ویژگی‌های بحران‌های قوی سیاه رفتیم تا شما بتوانید با درک بهتری در چنین بحران‌هایی را شناسایی کنید.

بحران‌های قوی سیاه به هیچ عنوان قابل پیش‌بینی نیستند و شما نمی‌توانید از قبل برای آن‌ها خودتان را آماده کنید؛ اما با یادگیری مهارت‌هایی خاص می‌توان واکنش نسبتا خوبی در مقابل این بحران‌ها داشت. به نمونه‌های بسیار خوبی از این بحران‌ها هم در پایان این مقاله اشاره شد تا متوجه شوید که بازارهای مالی که امروزه در حال ادامه دادن فرایند‌های کاری خود هستند، چه بحران‌های بزرگی را پشت سر گذاشته‌اند و چگونه توانسته‌اند از چنین وضعیت‌هایی خارج شوند.

نظر شما چیست؟ آیا مثال‌های دیگری از بحران‌های قوی سیاه در ذهن دارید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

سوالات متداول

1. نظریه قوی سیاه چیست؟

نظریه قوی سیاه، استعاره‌ای است که به اثرات شدید ناشی از برخی از رویدادهای غیرقابل‌پیش‌بینی و نادر و همچنین تمایل انسان به یافتن توضیحاتی ساده و دم دستی برای این رویدادها می‌پردازد.

2. بحران‌های قوی سیاه چه ویژگی‌هایی دارند؟

اغلب این بحران‌ها بسیار نادرند، تاثیرات عمیقی دارند و غیرقابل پیش‌بینی‌اند.

3. چه بحران‌های قوی سیاهی در بازارهای مالی روی داده است؟

از مهم‌ترین بحران‌های قوی سیاه بازارهای مالی می‌توان به رکود بزرگ سال ۱۹۲۹، بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷، بحران دات‌کام در سال ۲۰۰۰ و رکورد بزرگ دوم در سال ۲۰۰۸ اشاره کرد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا